loading...
اس ام اس
آخرین ارسال های انجمن
امیر بازدید : 342 پنجشنبه 24 مرداد 1392 نظرات (0)


اس ام اس و مسیج با موضوع  انتظار فرج 92




ای طبیبا به سر بستر بیمار بیا
بهر دلداری دلسوخته زار بیا
تو که دل را به نگاهی بربودی ز کفم
به پرستاری بیمار دل افکار بیا
مرتضی ۰۶۳۱
.
.
تورو حس میکنم هرجا توی هر گوشه از دنیام
تورو میشناسم از عطرت که می پیچه توی رویام
دل من روشنه نورت یه روز می گیره دنیامو
میاد اون روز که می بینم توی بیداری رویامو
تورو تو گریه ها خواستم ، تورو از هر دعا خواستم
از اونی که دوسِت داره ، تورو من از خدا خواستم
.

.
ماه رمضان آمد و آن یار نیامد
آن عاشق و دلداده و دلدار نیامد
آدینه در آدینه گذشت و شب قدر
از حال دل ما خبردار نیامد
هر روز به یمن قدمش روزه گرفتیم
بر روزه ی دیدار دل ، افطار نیامد
چشمان شقایق به هلال مه نو بود
آمد مه نو ، نوبت دیدار نیامد
فرجام دل ما بجز از اشک روان چیست ؟
بر این دل دلسوخته دلدار نیامد
.
.
ای التماس و خواهش بالا دوازده
ظهر اذان عقربه ی ما دوازده
من حقم است هشت گرفتم چرا که من
یک جمله هم نساخته ام با دوازده
با چند نمره باشد اگر رد نمی شوی
یک ، دو ، سه ، هفت ، هشت ، نه آقا دوازده
بی تو تمام اهل قیامت رفوزه اند
ای نمره ی قبولی دنیا ، دوازده
ثانیه های کند توسل می آورند
یا صاحب الزمان خدا یا دوازده !
حالا که ساعت تو و چشم خدا یکی ست
آقا چقدر مانده زمان تا دوازده ؟
امروز اگر نشد ولی یک روز می شود
ساعت به وقت شرعی زهرا ، دوازده
“علی اکبر لطیفیان”
.
.
غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد
از شما دور شدن زار شدن هم دارد
هر که از چشم بیفتاد محلش ندهند
عبد آلوده شدن خار شدن هم دارد
عیب از ماست که هر صبح نمی بینیمت
چشم بیمار شده تار شدن هم دارد
همه با درد به دنبال طبیبی هستیم
دوری از کوی تو بیمار شدن هم دارد
ای طبیب همه ، انگار دلت با ما نیست
بد شدن ، حس دل آزار شدن هم دارد
آنقدر حرف در این سینه ما جمع شده است
این همه عقده تلنبار شدن هم دارد
از کریمان فقرا جود و کرم می خواهند
لطف بسیار طلبکار شدن هم دارد
نکند منتظر مردن مایی آقا ؟
این بدی مانع دیدار شدن هم دارد
ما اسیریم اسیر غم دنیا هستیم
غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد
.
.
آنقدر مرا با غم دوریت نیازار
با پای دلم راه بیا قدری و بگذار
این قصه سرانجام خوشی داشته باشد
شاید که به آخر برسد این غم بسیار
این فاصله تاب از من دیوانه گرفته
در حیرتم از این همه دلسنگی دیوار
هر روز منم بی تو و من بی تو و لاغیر
تکرار … و تکرار … و تکرار … و تکرار …
من زنده به چشمان مسیحای تو هستم
من را به فراموشی این خاطره نسپار
کاری که نگاه تو شبی با دل ما کرد
با خلق نکرده ست نه چنگیز ، نه تاتار
ای شعر ! چه می فهمی ازین حال خرابم ؟
دست از سر این شاعر کم حوصله بردار
حق است اگر مرگ من و عالم و آدم
بگذار که یک بار بمیریم نه صدبار !!!
تصمیم خودم بود به هرجا که رسیدم
یک دایره آن قدر بزرگ است که پرگار
اوج غم این قصه در این شعر همین جاست :
من بی تو پریشان و تو انگار نه انگار …
.
.
با اینکه روضه خوانم و می خوانم از شما
فهمیده ام که هیچ نمی دانم از شما
یا ایها العزیز ! ذلیل معاصی ام
باید ز شرم چهره بپوشانم از شما
می ترسم از رسیدن آن جمعه ای که من
جای سلام ، روی بگردانم از شما
رویی نمانده است به چشمت نظر کنم
پس بی دلیل نیست گریزانم از شما
من اصل انتظار تو را برده ام ز یاد
با انتظارهای فراوانم از شما
من نان به نرخ نام تو خوردم ، حلال کن
محض رضای ذائقه می خوانم از شما

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2721
  • کل نظرات : 473
  • افراد آنلاین : 12
  • تعداد اعضا : 2762
  • آی پی امروز : 9
  • آی پی دیروز : 214
  • بازدید امروز : 11
  • باردید دیروز : 1,105
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,449
  • بازدید ماه : 9,332
  • بازدید سال : 169,656
  • بازدید کلی : 11,881,551
  • test