loading...
اس ام اس
آخرین ارسال های انجمن
امیر بازدید : 491 یکشنبه 20 مرداد 1392 نظرات (0)


اس ام اس رفاقتی مرامی جدید 92



ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻬﻢ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﯽ …
ﻭﻗﺘﯽ ﺭﻓﺖ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﮕﻪ ﻣﻦ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻧﺒﻮﺩﻡ ؟
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﺁﺩﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﻋﺸﻘﺶ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯿﺶ ﺑﮕﺬﺭﻩ !
فرستنده : دلآرام
.
.
برای بعضی از آدمها محبت مثل فیلم خارجی بدون زیرنویس می مونه ؛ نمی فهمنش !
فرستنده : سارا
.
.
زنگ زدند ؛ رفتگر محله بود ، گفت : آقا این عکس رو دیشب توی زباله های شما پیدا کردم !
عکس تو بود …
فرستنده : مترسک
.
.
زمانی آرزوی هر روز دیدنت را داشتم اما هر روز ندیدنت آرزوی امروز من است !
فرستنده : سارا
.
.
با رفتنت هیچ اتفاقی نمی افتد ، من به تعداد تک تک آدمهای دنیا انگیزه دارم که دیگر نخواهمت !
فرستنده : مینا
.
.
گفته بودی میمانی اما انگار صدایت قطع و وصل شده بود و گفته بودی میهمانی …
فرستنده : الیستی
.
.
به سلامتیه کسی که ما رو گذاشت ذخیره و دیگران رو بازی داد !
فرستنده : سارا
.
.
به من نپر ، لب ﭘﺮ میشی
ﻟﺐ تر کنم ، پرپر ﻣﯿﺸﯽ
فرستنده : دلآرام
.
.
خیانت دقیقا شبیه دود سیگار است …
تنها لحظه ای جلوی چشمانت را تار میکند ولی بویش تا مدتها بر تنت می ماند !
فرستنده : مترسک

.
.
چه کسی میگوید منو او تفاهم نداشتیم ؟
ما هردو عاشق بودیم :
من عاشق او و او هم عاشق او …
فرستنده : حمیدرضا
.
.
اگه مهم بودی زیرت خط میکشیدم نه دورت !
فرستنده : سارا
.
.
نه ! نه ! نه ! الان نه ! فعلا دورت خیلی شلوغه …
تنهات که گذاشتن باهات حرف دارم خیلی !
فرستنده : فرصاد
.
.
“تو” جا زدی
“من” جا خوردم
“اون” جا گرفت !
فرستنده : دلآرام
.
.
مهم نیست چند سالته ، وقتی یاد گرفتی جواب دوست داشتن رو با جفتک انداختن ندی بهت میگن “آدم”
فرستنده : سارا
.
.
ﻣﻴﺪﻭﻧﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﭼﻲ ﺣﺮﺻﻢ ﻣﻴﮕﻴﺮﻩ ؟؟؟
ﺍﺯ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺗﺎ ﺩﻳﺮﻭﺯ ﻫﺮﭼﻲ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺩﺍﺷﺖ به ﻣﻦ ﻣﻴﮕﻔﺖ ﺗﺎ به ﺣﺴﺎﺑﺸﻮﻥ ﺑﺮﺳﻢ ﻭﻟﻲ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻭﻗﺘﻲ ﺑﻬﺶ ﺯﻧﮓ ﻣﻴﺰﻧﻢ ﻫﺮﮐﻲ ﺍﺯﺵ ﻣﻴﭙﺮﺳﻪ ﮐﻴﻪ ، ﻣﻴﮕﻪ : هیشکی ﻧﻴﺴﺖ ﻣﺰﺍﺣﻤﻪ !
فرستنده : دلآرام
.
.
می خواهم عوض شوم ، چرا باید دلتنگ آغوشت باشم ؟
میخوام تو دلتنگ آغوشم باشی ، میخوام اون سیبِ قرمزِ بالای درخت باشم در دورترین نقطه …
دقت کن ! رسیدن به من آسون نیست ؛ اگر ههمتشو رو نداری ، آسیبی به درخت نزن
به همون سیب های کرم خورده ی روی زمین قانع باش !!!
فرستنده : علی
.
.
بعضی ها رو نباید تحویل میگرفیتم ولی گرفتیم
به بعضی ها نباید رو میدادیم ولی دادیم
با بعضی ها نباید حرف میزدیم که زدیم
این از سخاوت ماست نه از حماقت !!!
فرستنده : پریناز
.
.
اسباب بازی هایش را جمع کردم ، ماتم برد وقتی دلم را میان آنها دیدم !
فرستنده : فرصاد
.
.
اونایی که شما باهاشون میگردی ، راه رفتنو از ما یاد گرفتن !
فرستنده : سارا
.
.
هرچه مغرور تر باشی تشنه ترند برای با تو بودن و هرچه دست نیافتنی باشی بیشتر به دنبالت می آیند اما امان از روزی که غروری نداشته باشی و بی ریا به آنها محبت کنی ، آنوقت تو را هیچوقت نمیبیند و ساده از کنارت عبور میکنند !
فرستنده : دلآرام
.
.
من بازمانده ی غذا را نمی خورم چه برسد به بازمانده ی احساس ، پس برو …
فرستنده : الهه
.
.
هی فلانی !
تمام کتاب هایم را ریختم کف اتاق ، دانه دانه ورق زدم و کلنجار رفتم ولی در هیچ لغتنامه ای هیچ واژه ای نبود تا حماقت دلم را توجیه کند …
فرستنده : بهاره
.
.
همیشه یادمون باشه از اومدن یکی توی زندگیمون ذوق مرگ نشیم تا وقتی که تنهامون گذاشت و رفت دق مرگ نشیم …
.
.
مشترک مورد نظر این روزهایت کیست که دیگر در دسترس بودن و نبودن من برایت مهم نیست ؟
فرستنده : دلآرام
.
.
سریع ترین نقاشی بودی که دیدم ، در یک چشم به هم زدن روزگارم را سیاه کردی !
فرستنده : حمیدرضا
.
.
از دستت هرچی برمیومد انجام دادی ، تشکر …
حالا نوبت پاهاته ، میتونی گورتو گم کنی !
فرستنده : سلطان
.
.
آنکه خنجر بر پشتم فرو کرد بویش آشنا بود ؛ آن عطر را خودم برایش خریدم !
فرستنده : سحر

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2721
  • کل نظرات : 473
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 2762
  • آی پی امروز : 149
  • آی پی دیروز : 207
  • بازدید امروز : 930
  • باردید دیروز : 692
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 6,101
  • بازدید ماه : 19,665
  • بازدید سال : 179,989
  • بازدید کلی : 11,891,884
  • test