جمله های فاز غم و احساسی آذر91

جمله های فاز غم و احساسی آذر91

ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺎﺷﯽ ﯾﺎ ﮐﻮﭼﮏ !
ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻣﺮﺩ ﺑﺎﺷﯽ ﮐﻪ ﭘﺎﯼ ﺣﺮﻓﺖ ﺑﺎﯾﺴﺘﯽ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺩﻫﺎﻥ ﻫﺮ ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﺑﻮﯼ ﮔﻨﺪ “ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ” ﻣﯿﺪﻫﺪ…

.

.

.

هر آدمی توی زندگیش یه نفری رو داره که نداره…
 

.

.

.

عقربه های ساعت خسته از تکرار
اما مرگ است خاموشی این تکرار

.

.

.

کاش کسی یاد معلم ها می داد :
اول مهر شغل پدر‌ها را نپرسند ؛ وقتی هنوز احترام به همه‌ی شغل ها را و افتخار به همه‌ی پدر‌ها را یاد دانش آموزانشان نداده‌اند !
حالا قصه ی چشمان یتیمی که نم می‌خورد ، بماند
 

.

.

.

زندگی مثل آب توی لیوان ترک خورده میمونه
بخوری ، تموم میشه …
نخوری ، حروم میشه !
پس از زندگیت لذت ببر چون در هر صورت تموم میشه !
 

.

.

.

من خیلی وقته کارت قرمزمو گرفتم
فقط دارم آروم آروم زمینو ترک میکنم واسه وقت کشی!…
 

.

.

.

مستند راز بقا نمی خواهیم …
مستندی از بقایای انسانیت بسازید اگر بلدید !!!
 

.

.

.

چند ساله دارم آهنگهای مختلف رو امتحان میکنم ولی هنوز هیچ آهنگی مثل لالایی تو آرومم نمیکند مــــــــ♥ــــــــادرم !!!
 

.

.

.

قصه از آنجا شروع شد که از “عادت کردن” فرار کردیم و به “فرار” عادت کردیم !
 

.

.

.

ماندن به پای کسی ، معرفت میخواهد نه بهانه !!!
 

.

.

.

ماه من ، گاهی میرنجانمت ! ببخش ، کسوف تقدیر است …

.

.

.

همه ى قراردادها را که روى کاغذ بى جان نمى نویسند ، بعضى از عهدها را روى قلبها مینویسیم …
حواست به این عهدهاى غیرکاغذى باشد …
شکستن شان یک آدم را میشکند !

.

.

.

روزگار عجیبیست !
این روزها بعضی ها راه می روند تا غذایشان هضم شود و عده ای می دوند تا گرسنه نمانند …
 

.

.

.

هیچ عروسکی پیر نمی شود ، دخترها مهربان ترین مادرانند …

.

.

.

پرنده ای که بال و پرش ریخته باشد مظلومیت خاصی دارد !
باز گذاشتن در قفسش توهینی است به او !
در قفس را ببند تا زندان دلیل زمینگیر شدنش باشد نه پر و بال ریخته اش !
 

.

.

.

اگه خیلی مهربان شود ورق میزند ولی اکثر اوقات آدم رو مچاله میکند روزگار …
 

.

.

.

مرد واسه بستن بند کفشش پاشو بالا میاره ، خم نمیشه !
 

.

.

.

ای کاش آدما می فهمیدن که خوشبخت شدنشون در گرو بدبخت شدن آدمای دیگه نیست !!!
 

.

.

.

خوﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﻫﻴﭻ ﺁﺩﻣﻲ ﻧﭽﭙﺎﻧﻴﺪ !!!
ﺟﺎ ﻧﻤﻴﺸﻮﻳﺪ ، ﭼﺮﻭﮎ ﻣﻴﺸﻮﻳﺪ فقط …
 

.

.

.

این آینده کدام بود که بهترین روزهای عمر را حرامِ دیدارش کردم …
 

.

.

.

به من در کودکی بارها آموخته اند که همه آدم ها می‌‌میرند ولی‌ کسی‌ به من هیچگاه نیاموخت که همه آدم‌ها زندگی‌ نمی‌‌کنند و کسی‌ به من نیاموخت که هر تولدی آغاز هر زندگی‌ نیست همانطوری که هر مرگی پایان هر زندگی‌‌ نمی‌ باشد …
 

.

.

.

یه وقتا اینقد آدم زندگیش غمناک میشه که دوس داره یکی یوهو بگه کاااااات … عالی بود عالی …خسته نباشین بچه ها …واسه امروز بسه !
 

.

.

.

دندانم شکست برای سنگریزه ای که در غذایم بود …
دردم گرفت نه برای دندانم ، برای کم شدن سوی چشم مادرم !
 

.

.

.

منو رنگ نکن ، من صافکاری لازمم…